![]() |
![]() |
می خواهی از خجالت آبم کنی خداوند بسیار شکرگزار من !
این منم که باید به شماره نفس هایم شاکر باشم....
نه فقط به خاطر تنی که دادیم ،
آنچه می خورانیم ، آبی که مینوشانیم ،
و یا به خاطر آن ستاره های دور که هر از گاه که سرم را بالا میگیرم و به آسمانت نگاه
میکنم دیدنشان خشنودم میکند...
به خاطر آن گلها که در ناکجای جهان میرویانی و را یحه اش به من میرسد..
اما میان این همه گیج میشوم ...
حواسم پرت میشود...
و شکر کردن از یادم میرود
به تلنگری میشکنم و فریاد ناسزایم بلند میشود..
اما تو میگویی چیزی بیاور
حتی اگر خنده ای باشد به روی کودکی...
یا آب دادن سگی تشنه ...
تا ببینی خداوند شکرگزارت چگونه سپاس میگزارد ....
شهر رویای من
خدای من
(بدون عنوان)
(بدون عنوان)
(بدون عنوان)
(بدون عنوان)
(بدون عنوان)
(بدون عنوان)
والا پیام دار محمد
سال نو مبارک
و من می خوانم......................
[عناوین آرشیوشده]
![]() |
![]() |