نپرس از من، نپرس هر بار
هنوزم عاشقم ای یار
هنوزم شکل فرهادم
رفیق کوهم و تیشه
هنوزم توی باغ عشق
پر از برگم پر از ریشه
بیابان در بیابان را
چو مجنون همره بادم
برای دیدن آن یار
هنوز از پا نیفتادم
هنوز تنها و بی خویشم
همان درویش درویشم
همه خویشم شده این عشق
که با آن از همه پیشم
نپرس از من، نپرس هر بار
هنوزم عاشقم ای یار
ولی ای دوست
ای غایب
سفر کرده غریبانه
در آن سو شهر بی احساس
تو با عشقی چه بیگانه
اسیر غربتی دلتنگ
دلت دلتنگ یاران است
غم سنگین تو ای مه
در این نامه چه عریان است
نپرس از من، نپرس هر بار
هنوزم عاشقم ای یار
شهر رویای من
خدای من
(بدون عنوان)
(بدون عنوان)
(بدون عنوان)
(بدون عنوان)
(بدون عنوان)
(بدون عنوان)
والا پیام دار محمد
سال نو مبارک
و من می خوانم......................
[عناوین آرشیوشده]